تاریخ هنر به زبان ساده
تعداد ویدئوها: 206
در دوره ویدیویی «تاریخ هنر به زبان ساده» شما را با تاریخچه و چگونگی پیدایش هنر و همچنین میزان تأثیر آن بر تمدنهای مختلف جهان آشنا خواهیم کرد. با شکلگیری نخستین اجتماعات انسانی، هنر به عنوان ابزاری مهم برای بیان اهداف گوناگونی همچون نمایش اقتدار حکومتها و اعتقادات مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت. با مطالعه هنرِ جوامع بشری میتوان به اطلاعات دقیقی از نوع مذهب، نحوه زندگی مردم، چگونگی اداره کشور، قدرت حاکمان و نحوه برقراری روابط سیاسی و اجتماعی میان آنها دست یافت. در طول تاریخ انواع شاخههای هنری نظیر نقاشی، مجسمهسازی و معماری از دیرباز بر تمدنهای باشکوهی همچون ایران باستان، سومریان، مصریان، بابلیان و همینطور امپراطوریهای یونان و روم باستان تأثیر بسزایی گذاشتند و به بخشی از فرهنگ آن سرزمین تبدیل شدند. هنر در مصر باستان با تمدنی تقریبا سه هزار ساله از جایگاه و ارزش بالایی برخوردار بود. مصریان با تکیه بر اعتقادات مذهبی و زندگی پس از مرگ نقاشیهایی از خدایانی با بدن انسان و سر حیواناتی همچون شیر، شغال و تمساح را در اماکن عمومی و مذهبی به تصویر میکشیدند تا همواره از تأثیر نقش خدایان در زندگی آگاه باشند. اهرام ثلاثه مصر بهترین نمونه تاریخی از هنر این سرزمین به حساب میآید و با شکوه و عظمت خود، جایگاه بالای معماری مصر باستان را به نمایش میگذارد. امپراطوری روم نیز همانند تمدن مصر ارزش فراوانی برای هنر قائل بود و آن را در عرصه معماری و مجسمهسازی به حد کمال رسانید. رومیان باستان با استفاده از سازههای ویژهای نظیر ستونهای بلند و حکاکی شده، بناهای سنگی و آثار هنری ماندگاری را طراحی کردند و با رعایت تناسب و تقارن دقیق در طراحی ساختمانها بر شکوه این بناهای عظیم افزودند. مجسمهسازی نیز از دیگر هنرهای رومیان باستان به شمار میرفت که به کمک سبک واقعگرایانه، امکان ساختن تندیسهای مختلفی از حاکمان آن دوران را برای مجسمهسازان فراهم مینمود. در بیان نحوه شکل گیری سبکهای متعدد هنری در اروپا میتوان از فروپاشی امپراطوری روم و به دنبال آن پیدایش کشورهای مختلف به عنوان یکی از علل این مهم نام برد. پس از دوره قرون وسطی، اروپا شاهد سبکها و جنبشهای هنری متعددی بود که با در نظر داشتن ویژگیهای خاص خود در برآوردن تفکراتی همچون روشنفکری، احیای شکوه تمدن گذشته و نگرش بر احساسات انسانی تلاش میکردند. به عنوان مثال گوتیک، باروک، رنسانس، کلاسیک، رمانتیسم، دادائیسم و اکسپرسیونیسم همگی از جمله سبکهای هنری بودند که در برههای از زمان پیروان فراوانی را به سوی خود جذب کردند. از این بین دوره رنسانس را میتوان یکی از بهترین دوران هنری در تاریخ هنر اروپا دانست که در آن هنرمندان با ارائه تکنیکهای خاصی نظیر پرسپکتیو خطی، راه را برای فعالیت سایر سبکهای هنری هموار نمودند. از جمله هنرمندان مشهور این دوره میتوان به لئوناردو داوینچی و میکلآنژ اشاره کرد که تاکنون آثار فاخری در زمینه نقاشی و مجسمهسازی از آنها بر جای مانده است. به تدریج با پیشرفت جوامع و پیدایش اندیشههای نوین، آثار هنری از صرف بصری بودن فراتر رفته و غالباً با هدف انتقال مفاهیمی نظیر اعتراضات اجتماعی و سیاسی خلق میشدند. به عنوان مثال سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی مفهوم را بر زیبایی شناختی اثر مقدم میدانست و با حذف موضوع و تأکید بر احساسات عمیق روحی به خلق آثار هنری میپرداخت. در پایان باید خاطر نشان کرد که بسیاری از هنرمندان در طول تاریخ همواره سعی داشتهاند با حفظ ماهیت هنری آثارشان به انتقال موضوعات مختلفی همچون مسائل اجتماعی، سیاسی و مفاهیم ارزشی نیز بپردازند.
مهربانترینهای زمین سباستیائو سالگادو
تعداد ویدئوها: 16
در دوره ویدیویی «مهربانترینهای زمین سباستیائو سالگادو» با زندگینامه این عکاس مشهور برزیلی آشنا شده و تصاویر ثبت شده توسط وی از وقایع و رخدادهای سرزمینهای مختلف را با یکدیگر مرور خواهیم نمود. امروزه شاید کمتر کسی را میتوان یافت که با اراده خویش بیشتر عمر خود را صرف کمک به دیگران، آگاهی بشریت از فجایع انسانی و همچنین حفظ و بقای محیط زیست نماید. افرادی که به هر نحوی میکوشند با به تصویر کشیدن صحنههایی از فقر، جنگ، خشکسالی، نسلکشی و...همگان را برای بهبود وضعیت اسفناک حاکم در آن سرزمینها به یاری بطلبند. سباستیائو سالگادو یکی از عکاسانی است که همه این ویژگیها در آثار هنریاش دیده میشود. او هشتم فوریه سال 1944 در شهر Aimorés واقع در ایالت میناس جرایس برزیل به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی به سائوپائولو رفت و در آنجا مشغول به تحصیل در رشته اقتصاد شد و در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه سائوپولو فارغالتحصیل گردید. سباستیائو پس از اخذ مدرک دکترای اقتصاد به عنوان اقتصاددان در سازمان بینالمللی قهوه شروع به فعالیت کرد و در طی مأموریتهای متعدد کاریاش به کشورهای آفریقایی به هنر عکاسی علاقهمند گردید. این علاقه تا جایی پیش رفت که در سن سی سالگی شغلش را رها کرد و به فعالیت در حوزه عکاسی روی آورد. او در ابتدا با مؤسسات مختلفی همچون سیگما و گامای در پاریس همکاری نمود و به گردآوری عکسهای خبری متعددی پرداخت. این عکاس توانمند طی سالهای 1975 تا 1979 به 24 کشور در نقاط مختلف اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین سفر کرد و گزارشهای تصویری قابل توجهی را جمعآوری نمود که این تصاویر بعدها در نخستین کتابش به نام «آمریکای دیگر» انتشار یافت. بیشتر آثار سالگادو بر روی موضوعات فقر، خشکسالی و ویرانگیهای پس از جنگ متمرکز است و زندگی مهاجران نیز جزء جدانشدنی آثار وی به شمار میرود. در این میان تصاویری از جویندگان طلا در گودال جهنمی منطقه Serra Pelada برزیل، انفجار و آتشسوزی چاههای نفت کویت در سال 1991 توسط رژیم بعث عراق، کشتار عظیم قوم توتسیها در رواندا و نسلکشی بیرحمانه مردم بوسنی و هرزگوین طی سالهای 1992 تا 1995 را میتوان جزء مهمترین آثار وی قلمداد کرد که احساسات جهانیان را برانگیخت. در سال 1994 سباستیائو با همراهی همسرش، آژانس عکاسی خود را با نام Amazonas Images در پاریس تأسیس نمود و به عکاسی مستند اجتماعی به خصوص ثبت تصاویر از کارگران در کشورهای توسعه نیافته پرداخت. علاوه بر این در سال 2000 وی با همکاری سازمان ملل و یونیسف 90 پرتره از میلیونها زن و کودک بیخانمان را به نمایش گذاشت، تصاویر مختلفی از آوارگانی که به ناچار وطن خود را ترک نموده و تنها راه نجات را در مهاجرت میدیدند. به سبب شجاعت و توانمندی غیرقابل وصف سباستیائو در حوزه عکاسی جوایز بینالمللی متعددی به وی اعطا گردید و مجموعه آثار این عکاس برجسته برزیلی در کتابهایی نظیر «ساحل: پایان راه»، «کارگران: باستان شناسی عصر صنعتی» و «مهاجرت: بشریت در مرحله تغییر» به چاپ رسید. در ادامه توجه شما عزیزان را به تماشای ویدیوهای این دوره دیدنی جلب میکنیم.
زندگی-و-آثار-فیودور-داستایوسکی
تعداد ویدئوها: 6
در مستند ویدیویی «زندگی و آثار فیودور داستایوسکی» مرور کوتاهی بر زندگینامه این نویسنده بزرگ و پرآوازه روسی خواهیم داشت. فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی یکی از برجستهترین نویسندگان قرن نوزدهم است که با خلق آثار بینظیر و مشهوری همچون مردم فقیر، یادداشتهای زیر زمینی، جنایت و مکافات و... به رمان نویسی شکل تازه و واقع گرایانهای بخشید و متأثر از روزهای پرمشقت و دردناکش شاهکارهای ادبی خارقالعادهای را خلق نمود. او در یازدهم نوامبر سال 1821 در شهر مسکو دیده به جهان گشود. فیودور با وجود پدری تندرو و مادری بیمار دوران کودکی سختی را سپری کرد و با تشدید شدن بیماری و مرگ مادرش در سال 1837 این رویه بیش از پیش ادامه داشت. وی پس از مرگ مادرش در دانشکده مهندسی نظامی سنت پترزبورگ پذیرفته شد و با درجه افسری از دانشکده نظامی فارغالتحصیل گردید. اما علاقهمندی و استعدادش در حوزه نویسندگی او را از ادامه خدمت در ارتش بازداشت و پس از ترجمه رمان غم انگیز اوژنی گرانده اثر اُنوره دو بالزاک فعالیت در حیطه رمان نویسی را آغاز نمود. این نویسنده چیره دست اولین رمان خود را تحت عنوان مردم فقیر در سال 1846 در حالی منتشر کرد که مورد استقبال پرشور منتقدین و عموم مردم قرار گرفت، به گونهای که چندین منتقد ادبی نظیر نکراسف او را گوگول (نویسنده بزرگ روس) جدیدی در عرصه نویسندگی نام نهادند. چندی بعد نیروهای امنیتی داستایوسکی را به دلیل حضور در محافل روشنفکرانه سوسیالیستی دستگیر کرده و پس از تقلیل حکم صادره از سوی دادگاه نظامی، به چهار سال کار اجباری در اردوگاه سیبری محکوم شد، دوران بسیار سختی در زندگی وی که زمینه ساز خلق آثار برجستهای همچون خاطرات خانه مردگان در سال 1862 گردید. فیودور متأثر از زندگی مردمان فقیر و مستمند، تجربه تلخ روزهای تبعید و وقایع غم انگیز پس از آن در دروان حیاتش، آثار جاودانه و رمانهای بینظیری را خلق نمود و به عنوان یک نویسنده بزرگ و مردمی مورد ستایش قرار گرفت. مضامین کتابهای وی اغلب شامل نظریات مذهبی، روانشناختی، فلسفی و جامعه شناسی به خصوص فضای حاکم بر روسیه در قرن نوزدهم بوده و به مسائلی همچون فقر، اخلاقیات و روحیات انسانی اشاره دارد. علاوه بر این داستایوسکی در ایجاد بسیاری از مکاتب فلسفی و انتقادی نظیر ادبیات مدرنیسم، اگزیستانسیالیسم نیز تأثیر گذار بوده است. از این نویسنده فقید آثار مشهور و منحصر به فردی به جای مانده است که از معروفترین آنها میتوان به رمانهای بیچارگان، آزردگان، جنایت و مکافات، ابله و برادران کارامازوف اشاره کرد. در ادامه از شما هنردوستان عزیز دعوت میکنیم برای آشنایی بیشتر با نوع تفکرات و زندگی پر فراز و نشیب این نویسنده شهیر روسی در تماشای ویدیوهای این دوره جذاب با ما همراه شوید.
زندگی برترین عکاسان جهان
تعداد ویدئوها: 18
در دوره ویدیویی «زندگی برترین عکاسان جهان» مروری بر زندگینامه دو عکاس مطرح دنیا یعنی انسل آدامز و ریچارد اودان خواهیم داشت. در تاریخ هنر عکاسی و در میان بسیاری از عکاسان مشهور دنیا نام برخی از افراد بسیار پررنگتر از سایرین جلوه میکند و آثار بینظیرشان همیشه زبانزد عام و خاص بوده است. عکاسان پرآوازهای همچون آلفرد استیگلیتز، انسل آدامز، رابرت کاپا، هنری کارتیه برسون، یوسف کارش، ریچارد اَوِدان و... که با ثبت تصاویری خیره کننده و تأثیرگذار در طول دوران فعالیتشان نقش بسزایی را در گسترش و پیشرفت روزافزون هنر عکاسی ایفا نمودند. یکی از برجستهترین این عکاسان انسل ایستون آدامز نام دارد. او در بیستم فوریه سال 1902 در شهر سانفرانسیسکو متولد شد. این عکاس شهیر در دورانی که بسیاری از همفکرانش در زمینه عکاسی از مسائلِ سیاسی و اجتماعی مشغول به فعالیت بودند به عکاسی از طبیعت و حیات وحش روی آورد. وی اعتقاد داشت که یک عکاس با در دست داشتن ابزار لازم و عنصر خلاقیت، توانایی به تصویر کشیدن عناصر مختلف در عکس را دارد. او با جمله معروف خود یعنی «عکاسی چیزی فراتر از یک رسانه برای ارتباط واقعی ایدههاست، عکاسی یک هنر خلاقانه است» در تغییر نگرش مردم به عکاسی و تبدیل آن به هنری فاخر تلاش فراوانی نمود. آدامز با انتشار کتابهای مختلفی نظیر «مقدمهای بر عکاسی» به همراه تصاویری از آثار خود، به آموزش اصول و قواعد عکسبرداری میپرداخت و به شرکتهای فعال در زمینه عکاسی مشاوره میداد. خدمات انسل آدامز به جامعه هنری آمریکا به این مرحله ختم نشد و در سال 1940 بخش مربوط به عکاسی در موزه هنرهای مدرن نیویورک با همراهی وی راه اندازی گردید. البته در کارنامه هنری این انسان فرهیخته، تأسیس مدرسهای در سانفرانسیسکو نیز دیده میشود که با تکیه بر تدریس تکنیکهای حرفهای عکاسی، در راستای پرورش عکاسان جوان قدم بر میداشت. این عکاس برجسته پس از نیم قرن فعالیت در حوزه عکاسی سرانجام در تاریخ 22 آوریل 1984 در شهر مونتهری واقع در ایالت کالیفرنیا درگذشت. یکی دیگر از عکاسان مطرح جهان که به عنوان نابغهای در زمینه عکاسی مد و پرتره شناخته میشود، ریچارد اودان نام دارد. وی در 15 می 1923 در شهر نیویورک به دنیا آمد و از همان دوران کودکی و متأثر از شغل خانوادهاش در زمینه طراحی لباس، به سبک عکاسی مد علاقهمند گردید. این عکاس پرآوازه در ایجاد کنتراست شدید بین رنگهای سفید و سیاه عکس تبحر خاصی داشت و با انعکاس احساسات عمیق و واقعی افراد به شهرت فراوانی دست یافت. وی در تبدیل هنر به تجارت تلاش بسیاری نمود و عکسبرداری از صنعت مد را تجلی از هنر میدانست. در دوران فعالیت اودان، همکاری با مجلات مختلفی در زمینه مد نیز به چشم میخورد که از معروفترین آنها میتوان به مجلات ووگ و هارپرز بازار اشاره کرد. این عکاس فقید همواره میکوشید تا احساس غم، نگرانی و شادی را به بهترین شکل ممکن در عکسهایش بگنجاند و همه جزئیات را به زیبایی هر چه تمامتر به تصویر بکشد. در ادامه توجه شما را به تماشای ویدیوهای این دوره جذاب جلب میکنیم.
زندگی-نامه-چارلی-چاپلین
تعداد ویدئوها: 14
در دوره ویدیویی «زندگینامه چارلی چاپلین» با ما همراه باشید. «چارلی چاپلین، اسطوره بیهمتای دنیای کمدی» سر چارلز اسپنسر چاپلین معروف به چارلی چاپلین زاده 16 آوریل سال 1889، شخصیت مشهور و نامدار سینمای قرن بیستم است که نام وی با تاریخچه هنر نمایش پیوندی ناگسستنی دارد. چاپلین اگرچه همیشه در نقش بازیگر و یا کارگردان فیلمهای کمدی بر روی صحنه حاضر میشد، اما کودکی سختی را تجربه کرده بود. زمانی که تنها 3 سال بیشتر نداشت، پدر و مادرش که هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ لندن بودند از یکدیگر جدا شدند و چاپلین پدرش را در سن 12 سالگی بر اثر مصرف الکل از دست میدهد. مشهورترین چهرهای که از چاپلین در ذهن هواداران این شخصیت بزرگ نقش بسته است، مردی با شلواری گشاد و کتی تنگ است که کلاهی بر سر و عصایی در دست دارد. چاپلین که سرشار از هنر و استعداد بود در عرصههای مختلفی همچون بازیگری، کارگردانی، تهیه کنندگی، نویسندگی و حتی آهنگسازی بسیار خوش درخشید. دوران حرفهای چاپلین به قدری پربار بود که وی در طول مدت 53 سال فعالیت، 83 فیلم از خود به جای گذاشت به گونهای که همگی در نوع خود تأثیرگذار و ماندگار هستند. چاپلین در سال 1914 طی 10 ماه فعالیت در استودیوی Keystone تعداد 36 فیلم کوتاه میسازد که اولین فیلم وی با نام ساختن یک زندگی شناخته شده است. همچنین چاپلین با بازی در فیلم مخمصه عجیب میبل "Mabel's Strange Predicament"، شخصیت جهانی ولگرد کوچولو را برای نخستین بار به روی صحنه آورد. شخصیتی که همچنان با گذشت بیش از یک قرن برای طرفداران دنیای سینما محبوب و آشناست. در ادامه ماحصل ده سال همکاری چاپلین با چهار استودیوی Essanay ،Mutual، First National و United Artists در سالهای 1915 تا 1925 ساخت 45 فیلم بود. روشناییهای شهر محصول سال 1928 که نویسندگی، کارگردانی، تهیه کنندگی و همینطور آهنگسازی و بازی در نقش اصلی آن را چاپلین برعهده داشت، از سوی بنیاد فیلم آمریکا به عنوان بهترین فیلم کمدی رمانتیک در جهان انتخاب شده است. سیاسیترین فیلم دوران فعالیت چاپلین دیکتاتور بزرگ نام دارد که علاوه بر معروفیت و حاشیههای فراوانی که داشت، اولین فیلم ناطق این هنرمند برجسته نیز به شمار میرفت. چاپلین در سال 1947 با ساخت فیلم موسیو وردو که ایده ساخت آن را اورسن ولز؛ نویسنده، کارگردان، بازیگر و تهیه کننده مشهور آمریکایی داده بود، آغازگر سبکی جدید در سینما با نام کمدی سیاه شد. در نهایت چاپلین با ساخت دو فیلم بریتانیایی با نامهای یک سلطان در نیویورک و کنتسی از هنگ کنگ به ترتیب در سالهای 1957 و 1967 به فعالیت حرفهای خود پایان داد. چاپلین را میتوان از معدود هنرمندان عرصه نمایش دانست که به تنهایی نویسندگی، کارگردانی و در غالب موارد تهیه کنندگی و بازیگری در نقش اصلی فیلمهایش را برعهده داشت که این خود نشان از نبوغ بالای این چهره ماندگار دارد. اگرچه چاپلین هیچگاه به طور کامل رموز کار خود را فاش نمیکرد اما به وضوح پیروی از سبک کمدی اسلپ استیک "Slapstick" (گونهای از کمدی که در آن حرکات بدن، جنب و جوشهای فراوان و شوخیهای مبالغه آمیز به وفور دیده میشود) در کارهای او مشهود است. چاپلین در زندگی شخصی ازدواجهای متعددی را تجربه کرد و همگی همسران وی هنرمند بوده و کمتر از بیست سال سن داشتند. چهارمین و پردوامترین ازدواج وی که تا پایان زمان حیاتش به طول انجامید، با اونا اونیل دختر نمایشنامه نویس مشهور آمریکایی یوجین اونیل بود که آنها در مدت 34 سال زندگی مشترک صاحب 8 فرزند شدند. سر چارلز اسپنسر چاپلین سرانجام در 25 دسامبر 1977 دار فانی را وداع گفت. «نکاتی خواندنی از زندگی چارلی چاپلین» چارلی چاپلین که در حدود سال 1950 با اتهام کمونیست بودن از سوی سناتور جوزف مک کارتی از ایالات متحده آمریکا اخراج شده بود، سرانجام در سال 1972 پس از گذشت سالها از رفع این اتهام به آمریکا بازگشت. در همین سال که مصادف با چهل و چهارمین مراسم جوایز اسکار بود، چاپلین جایزه افتخاری اسکار را برای یک عمر فعالیت هنری در حالی دریافت نمود که حضار با غرور و عشق به این چهره بزرگ ایستاده و به افتخار وی بیش از دوازده دقیقه کف زدند که این رویداد تاکنون طولانی ترین تشویق اسکار لقب گرفته است. وی همچنین در طول دوران فعالیت حرفهایش در کنار دریافت جایزه افتخاری اسکار برای فیلم سیرک و اسکار بهترین موسیقی متن برای فیلم روشناییهای صحنه به ترتیب در سالهای 1929 و 1973، جوایز متعدد دیگری از سوی آکادمی فیلم بریتانیا، جایزه روبان آبی و بودیل نیز کسب کرده است. از زیباترین سخنان چارلی چاپلین در طول زندگی میتوان به جملاتی همچون: از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار! و مردمان روی زمین استوار، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط میکنند! اشاره کرد. چاپلین در طول دوران هنری خود به نویسندگی نیز میپرداخت. از این هنرمند بزرگ دست کم چهار کتاب My Trip Abroad ،A Comedian Sees the World ،My Autobiography و My Life in Pictures به جای مانده است. او در زمینه آهنگسازی نیز فعالیت میکرد و علاوه بر نوشتن و انتشار ترانههای متعددی همچون With You Dear in Bombay ،There’s Always One You Can’t Forget و Sing a Song وظیفه تنظیم و ساخت موسیقی متن فیلمهایش را نیز برعهده داشت.
زندگی شگفت انگیز اورسن ولز
تعداد ویدئوها: 20
در مستند ویدیویی «زندگی شگفت انگیز اورسن ولز» به معرفی این چهره سرشناس سینمای هالیوود خواهیم پرداخت. در این دوره ویدیویی قصد داریم شما را با زندگی هنری اورسن ولز "orson welles" یکی از شاخصترین افراد سینمای آمریکا آشنا نماییم. ولز کارگردان، فیلمنامه نویس، هنرپیشه، تهیه کننده فیلم، تئاتر، رادیو و تلویزیون در سال 1915 در شهر کنوشا واقع در ایالت ویسکانسین آمریکا به دنیا آمد. وی در سن 13 سالگی کار خود را در قالب تئاتر و در نقش حواریون مسیحی آغاز نمود. ولز در دنیای تئاتر در آن زمان از روش اکسپرسیونیسم تبعیت میکرد و در کارگردانی تئاتر چندین عامل از جمله اجرا، متن، صدا و نور را با هم تلفیق کرده و باعث میشد تماشاگران از اجراهای او نهایت لذت را ببرند. در سال 1938 ولز با اجرای یک نمایش رادیویی از نمایشنامه هاوارد کاچ بر اساس رمان جنگ دنیاها نوشته هربرت جرج ولز باعث وحشت زده شدن مردم زیادی در آمریکا شد. مردم گمان میکردند که در حال شنیدن یک خبر واقعی هستند و این خود هنر والای ولز در اجرای واقع گرایانه را به خوبی نشان میدهد. این اجرا همچنین باعث به شهرت رسیدن وی گشت. اورسن ولز وقتی تنها 25 سال بیشتر نداشت، اطمینان جورج شافر مدیر کمپانی فیلمسازی RKO را به دست آورد و در سال 1941 نخستین فیلم بلند خود را با نام همشهری کین "Citizen Kane" ساخت. این فیلم که به کارگردانی، تهیهکنندگی و بازیگری ولز ساخته شد، در اغلب سایتهای نقد فیلم، جزء 100 فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفته است . داستان فیلم با مرگ یک روزنامهدار ثروتمند به نام چارلز فاستر کین آغاز میگردد. کین در آخرین لحظات زندگی خود عبارت غنچه رز را بر زبان میآورد و سرآغازی برای این فیلم بلند میگردد. اتللو "Othello" نام اثر دیگری است که به کارگردانی و تهیهکنندگی این نابغه دنیای سینما در سال 1952 اکران و در همان سال توانست جایزه نخل طلا را از جشنواره کن از آن خود کند. متن این نمایشنامه توسط ویلیام شکسپیر در سالهای 1603- 1604 نوشته شده است. از این هنرمند برجسته آثار مشهوری به جای مانده است که از جمله آنها میتوان به نمایش مکبث، اتللو، فیلم همشهری کین، ت مثل تقلب، ناقوسهای نیمه شب و همینطور فیلمهای ناتمامی چون دون کیشوت، بازرگان ونیز و آن سوی باد اشاره کرد. وی در کنار حرفه کارگردانی به نقش آفرینی در فیلمهایی همچون جین ایر، نهنگ سفید، خانه پوشالی و مردی برای تمام فصول نیز پرداخته است. اورسن ولز را میتوان به عنوان یکی از پیشگامان سینمای مستقل در قرن بیستم به شمار آورد. سینمای مستقل که به گونهای در پی مخالف با روشهای تجاری و جریانهای غالب در صنعت فیلمسازی بود، در آن سالها با تفکرات و ایدههای هنرمندانی همچون ولز جان گرفت. ولز معتقد بود که یک هنرمند در عرصه سینما به تنهایی میتواند خود خالق یک اثر بزرگ باشد. وی از نخستین افرادی بود که برای اثبات توانایی و جسارت خود در عرصه فیلمسازی قدم به خارج از دنیای هالیوود نهاد. آثار ماندگار ولز نه تنها در دوران حیات وی که پس از مرگش نیز جوایز متعددی را از آن خود کرده و خواهند نمود. اورسن ولز سرانجام در سن 70 سالگی و در سال 1985 دار فانی را وداع گفت. وی در سال 2002 در نظرسنجی موسسه فیلم بریتانیا که در مورد 10 کارگردان برتر سینما انجام شده بود، عنوان بهترین کارگردان تمام تاریخ را کسب کرد. امیدواریم از تماشای مستند زندگی اورسن ولز نهایت لذت را ببرید.
زندگی و آثار ون گوگ
تعداد ویدئوها: 7
در مستند ویدئویی «زندگی و آثار ون گوگ» با این هنرمند نامی بیشتر آشنا خواهیم شد. وینسنت ون گوگ (فینسِنت ویلم فان خوخ) "Vincent Willem van Gogh" نقاش مشهور سبک پست امپرسیونیسم، 30 مارس 1853 در روستایی در هلند، نزدیک مرز بلژیک به دنیا آمد. وی در زمان حیاتش در گمنامی به سر میبرد، ولی اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان پسا امپرسیونیسم شناخته میشود. دوران نوجوانی او دور از خانواده و به گفته خودش تاریک، سرد و بیحاصل سپری و در شانزده سالگی در یک بنگاه معاملات آثار هنری مشغول و سپس به لندن فرستاده شد. این مدت، از نظر درآمد دوران مناسبی برای او محسوب میگردید ولی بعد از رد خواستگاری توسط دختر محبوبش منزوی شده، به مذهب روی آورد و راهی پاریس گردید. در آنجا وینسنت از برخورد خود با هنر همچون کالای مصرفی پشیمان و به دلیل انتقال این روحیه به مشتریان از کار اخراج شد. سپس او در رشته علوم دینی تحصیل کرد و پس از ترک تحصیل و پرداختن به نقاشی، از این دوران به عنوان وحشتناکترین دوران زندگیاش نام برد. او در سن 27 سالگی کاری که دلش میخواست یعنی کشیدن نقاشی را برگزید و تحت تأثیر عمیق نقاشیهای ژان فرانسوا میله و پیام اجتماعی آنها، طراحی را به صورت حرفهای آغاز کرد. او نخست کار هنرمندان مورد تحسینش را کپی میکرد و تصمیم گرفت به فرانسه بنویسد. او در سن 32 سالگی به برادر کوچکتر و حامی زندگیش تئو در پاریس ملحق شد. تئو به عنوان دلال هنری زندگی خوبی داشت و تمام احتیاجات زندگی و نقاشی ونگوگ را برایش میفرستاد. نامههای ارسالی ونگوگ به برادرش معمولا طراحیهایی از نقاشیهای در حال انجام بود و در نامههایش اظهار میکرد که گاهی در حین کشیدن نقاشی احساس میکند که با هم این کار را انجام میدهند. او کار بر روی تئوری مشهور رنگهای مکمل چارلز بلانک "Charles Blanc" را برای تقویت رنگها به کار برد و به دلیل لطافت و سادگی بسیار هنر ژاپنی، تمایل شدیدی به آن پیدا کرد. ونگوگ ترجیح میداد آثارش اصلا فروخته نشوند تا این که زیر قیمت به فروش برسند. وینسنت با دوستان نقاش خود از جمله گوگن، سینیاک، تولوز لوترک و ... که از امضای امپرسیونیسم برخوردار بودند، مدام راجع به نقاشی صحبت میکرد و در اوایل 1888 تحت تأثیر سخنان این نقاشان بزرگ درباره جنوب فرانسه و نوری که آنجا یافت میشود، در شهر آرل سکنی گزید. رنگ زرد در قالب زرد گوگردی، لیمویی رنگ پریده و طلایی در نقاشیهای این دوره ونگوگ مستولی و وی شیفته رنگ زرد روشن بود. در این دوران دو داستان برجسته زندگیش به وقوع پیوست. او از گوگن به عنوان نقاش مورد تحسینش درخواست کرد که به آرل آمده و انجمن هنرمندان را تأسیس کند. ماجرای بریده شدن گوش ونگوگ؛ وی به دختری به نام راشل دل بسته بود و چون دارایی نداشت به او بدهد، قول داده بود که به وی یک هدیه گرانبها تقدیم کند، و این البته گوش خودش بود. معروفترین خودزنی تاریخ؛ مردم معتقد بودند که ونگوگ دیوانه شده، بنابراین به خواست خودش در یک بیمارستان روانی در پروانس بستری شد. ونگوگ که با مشکلات حاد روحی و روانی دست و پنجه نرم میکرد، در طول حضورش در بیمارستان نیز نقاشیهای بسیاری همچون یک نقاشی از گندمزار کشید. او در توصیف آن به برادرش گفت که من آن را همچون تصویر مرگ دیدم ولی هیچ غمی در این مرگ نیست و در گستره نور روز اتفاق میافتد، در نور طلایی خالص خورشید. ونگوگ پس از حدود یک سال، بهبودی خود را به دست آورد و تصمیم گرفت شمال را در نور جنوبی نقاشی کند. به دنبال این تصمیم، وی در سن 37 سالگی و در دو ماه پایانی زندگیش به پیشنهاد تئو به Auvers-sur-Oise واقع در شمال غربی پاریس رفت و با دکتری به نام گاشه که عاشق نقاشی بود آشنا شد. وینسنت چندین پرتره از دکتر کشید که بعدها جزء گران قیمتترین آثار جهان گردید. دکتر از ونگوگ خواست جهت معالجه، بیشتر به نقاشی بپردازد. ونگوگ دلیل بودنش در این دنیا را نقاشی کردن میدانست و با صرف زمان زیادی برای یافتن راه خود در کمتر از یک قرن تبدیل به اسطوره شد. برخی از آثار او در زمره گران قیمتترین نقاشیهای دنیا قرار گرفتند. از آثار برجسته او میتوان سیبزمینیخورها، شب پُرستاره، گلهای آفتابگردان، تراس کافه در شب، اتاق خواب در آرل، گندمزار با کلاغها، پرتره دکتر گاشه و درختان زیتون را نام برد. تابلوهای نقاشی این نقاش بزرگ در موزههایی نظیر اورسِی پاریس و ون گوگ آمستردام هلند نگهداری میگردد. سرانجام این نابغه نقاشی در 29 جولای 1890 با بیان این جمله که غم برای همیشه باقی خواهد ماند در حضور برادرش تئو تمامی ناملایمات این زندگی را همراه با لذت آفریدن آثاری ماندگار ترک کرد. زندگی کوتاه 37 ساله ونگوگ توسط نقاشیهایش بیشتر ادامه یافت زیرا این هنرمند در آثار ارزشمند خود زندگی میکرد. با ما در مروری کوتاه بر زندگینامه این نقاش گرانقدر همراه باشید.
در-ستایش-چارلز-دیکنز
تعداد ویدئوها: 11
در مستند ویدیویی «در ستایش چارلز دیکنز» به معرفی این رمان نویس شهیر انگلیسی و بررسی آثار معروف او میپردازیم. دوران سلطنت ملکه ویکتوریا در قرن نوزدهم که با نام عصر ویکتوریا نیز شناخته میشود با ظهور مشاهیری بزرگ و نامی در تاریخ ادبیات بریتانیا همراه بود. نویسندگان، شاعران و رمان نویسان برجستهای همچون چارلز دیکنز، آنتونی ترولوپ، شارلوت برونته و رابرت لویی استیونسون که هر یک از آنها نقش مهمی در تکامل تاریخ ادبیات این سرزمین داشته و با خلق شاهکارهای ادبی بینظیر خود به یک منبع مهم و تأثیرگذار برای نسلهای آینده تبدیل شدند. در اواسط سده نوزدهم نام چارلز جان هوفام دیکنز با انتشار رمانهای الیور توئیست، دیوید کاپرفیلد، داستان دو شهر و آرزوهای بزرگ به عنوان یک شخصیت برجسته ادبی بر سر زبانها آمد و با خلق این آثار خواندنی و منحصر به فرد به شهرت رسید. وی در 7 فوریه سال 1812 در شهر پورتسموث انگلستان به دنیا آمد. او پس از زندانی شدن پدرش در سن دوازده سالگی و برای تأمین معاش خانواده به اجبار درس و مدرسه را رها کرد و به کار در کارخانه مشغول شد. قرار گرفتن در شرایط نامساعد معیشتی و به دوش کشیدن سختیهای خانواده آن هم برای یک نوجوان کم سن و سال دوران سخت و پرمشقتی را در زندگی پدید آورد و تأثیر بسیار عمیقی بر روحیه او و نحوه نگارش آثارش گذاشت، به گونهای که موضوعاتی همچون فقر، زندان و کودک رنج کشیده در بیشتر رمانهایش به چشم میخورد. دیکنز همانند بسیاری از رمان نویسان مشهور هم دوره خود نظیر جرج الیوت و امیل زولا فعالیت ادبی خود را با روزنامه نگاری و نگارش داستان و مقاله در مجلات آغاز نمود و دیری نپایید که نوشتههای او مورد توجه هنردوستان قرار گرفت. این نوشتهها بعدها در سال 1836 در نخستین کتاب وی تحت عنوان Sketches by Boz انتشار یافت. او یک سال بعد اولین رمانش را با نام یادداشتهای پیکویک "The Pickwick Papers" منتشر کرد و خود را به عنوان یک نویسنده مطرح و بااستعداد به همگان معرفی نمود. داستان این اثر طنز آلود روایتگر مردی به نام پیک ویک است که یک باشگاه خصوصی را اداره میکند و در طول ماجرا با افراد و وقایع مختلفی روبرو میشود. ویژگی قابل توجهی که در بسیاری از آثار چارلز دیکنز مشهود است توصیف فضای حاکم بر جامعه و بیان کم و کاستیهای موجود در آن به شیوهای خلاقانه است. این نویسنده فقید بیشتر به سبب داستان سرایی خارق العاده و همچنین خلق شخصیتهای به یادماندنی در آثارش شهرت دارد و با سبک نوشتاری جذاب و همه پسند خود به عنوان یکی از بهترین رمان نویسان دنیا از وی یاد میشود. برای آشنایی بیشتر با زندگینامه چارلز دیکنز و بررسی شاهکارهای ادبی وی در تماشای ویدیوهای این دوره با ما همراه باشید.
درک زبان شکسپیر
تعداد ویدئوها: 5
در دوره ویدیویی «درک زبان شکسپیر» به بررسی نوع نوشتار آثار این شاعر و نمایشنامه نویس برجسته انگلیسی میپردازیم. امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که نام ویلیام شکسپیر و آوازه شاهکارهای هنریاش را نشنیده باشد. نمایشنامههای بزرگی همچون رویای شب نیمه تابستان، ژولیوس سزار، هملت، مکبث و رومئو و ژولیت که همگی از نظر سبک نوشتاری در نوع خود بینظیر بوده و جزء بهترین آثار ادبی دنیا به شمار میروند. در سال 1623 و هفت سال پس از درگذشت شکسپیر دو تن از اعضای هیئت او به نامهای جان همینگز و هنری کاندل مجموعهای جامع و منظم از نمایشنامههای او را در کتابی تحت عنوان فرست فولیو "First Folio" چاپ و منتشر نمودند. از آن پس آثار این نویسنده شهیر انگلیسی همانند گذشته مورد توجه واقع شد و با وجود گذشت تقریبا چهارصد سال از انتشار آن هنوز هم نمایشنامههای مشهور وی در بسیاری از سالنهای تئاتر سراسر دنیا اجرا میشود. علیرغم این موضوع بسیاری از افراد معتقدند که زبان به کار رفته در آثار شکسپیر دشوار، نامفهوم و ثقیل بوده و از پیچیدگی خاصی برخوردار میباشد. تمامی شاهکارهای هنری شکسپیر تقریبا مملو از آرایههای ادبی است و این عناصر ادبی سبب برانگیخته شدن احساسات مخاطب میگردند. به عقیده وی تنها با درک، موشکافی و مشاهده نحوه به کار بردن این آرایهها توسط شخصیتهای داستان میتوان زبان نوشتههای او را به خوبی درک نمود. علاوه بر این وی اغلب از فرم مشاجره یا سنجش انتخاب برای ساختار بخشی به گفتگوها در زبان خود کمک میگرفت؛ نظیر دیالوگ معروف بودن یا نبودن در نمایشنامه هملت. شکسپیر بیشتر آثارش را به صورت نظم و با یک ترتیب و ریتم مشخصی منتشر میکرد و همچنین با استفاده از سبک پنج وتدی یامبیک "Iambic Pentameter" آثار ادبیاش را خلق مینمود. در این روش پنج ضرب (قسمت) در یک خط قرار داشته و هریک از این ضربها از دو هجای بیتکیه و یا تکیهدار تشکیل میشوند. در مجموع با بررسی مواردی همچون واژهنامههای شکسپیر، کنش شخصیتهای داستان، آرایههای ادبی، رمز گشایی ریتم و وزن عبارات و شناخت دقیق نسبت به آنها میتوان به درک صحیح و روشنی از زبان شکسپیر دست یافت. در ادامه توجه شما عزیزان را به تماشای ویدیوهای این دوره جلب میکنیم.
در جست و جوی شکسپیر
تعداد ویدئوها: 12
در دوره ویدیویی «در جستجوی شکسپیر» همراه با لنی هنری به معرفی این نمایشنامه نویس پرآوازه انگلیسی و بررسی برخی از آثار مشهور وی خواهیم پرداخت. ویلیام شکسپیر (زاده 1564- درگذشته 1616) را میتوان یکی از برجستهترین شاعران و نمایشنامه نویسان جهان دانست که علیرغم گذشت بیش از چهار قرن از انتشار شاهکارهای ادبیاش، آثار وی همچنان مورد استقبال بسیاری از علاقهمندان قرار میگیرد. این نمایشنامه نویس مطرح انگلیسی با خلق نمایشنامههای بینظیر و منحصر به فردی همچون ژولیوس سزار، هملت، اُتللو، شاه لیر و مکبث به شهرت فراوانی دست یافت. تاکنون (2018) بسیاری از نمایشنامههای مشهور شکسپیر توسط هنرمندان متعددی به اجرا درآمده و دستمایه ساخت فیلمهای سینمایی مختلفی گردیده است. لنی هنری استندآپ کمدین، نویسنده، بازیگر و مجری بریتانیایی یکی از هنرمندانی است که در نمایشنامههای مختلف شکسپیر ایفای نقش نموده و تجربه حضور در این نمایشها را چالشی بزرگ در زندگی هنری خود و عامل مطرح شدنش در میان مخاطبان میداند. نخستین تجربه لنی هنری از مجموعه آثار ارزشمند شکسپیر به سال 2009 و ایفای نقش در نمایشنامه اُتللو باز میگردد. پس از آن در سال 2011 برای بازی در نمایش کمدی اشتباهات در نقش آنتی فلوس سیراکیوس حضور پیدا کرد. این نمایشنامه کمدی که یکی از نخستین آثار شکسپیر نیز به شمار میرود، میان سالهای 1589 تا 1594 نوشته شده و برای نخستین بار در مجموعهای تحت عنوان فرست فولیو "First Folio" در سال 1623 به چاپ رسیده است. در این نمایشنامه آنتی فلوس سیراکیوس پس از جدایی از مادر و برادرش حس میکند که بخشی از هویت خود را از دست داده و با آمدن به شهر افهسوس "Ephesus" امیدوار است آنها را بیابد و به دنبال آن به تکاملی از خویش دست یابد. دومینیک جرارد دی وست یکی دیگر از هنرپیشگانی است که در فیلم رویای شب نیمه تابستان برگرفته از اثر شکسپیر نقش آفرینی کرده است. این هنرپیشه مشهور بریتانیایی توانایی خارقالعاده شکسپیر در به تصویر کشیدن زوایای مختلف شخصیت انسان در آثارش را بسیار ماهرانه توصیف میکند. علاوه بر این، موضوع قابل توجهی که تقریبا در تمامی آثار شکسپیر به وضوح دیده میشود وجود مقام اجتماعی و سلسله مراتب برای تمامی شخصیتهای داستان میباشد، به گونهای که هر شخصیت در نمایشنامه رتبه و جایگاهی داشته و از ارزش و مقام متفاوتی برخوردار است. برخلاف تصور بسیاری از افراد زبان شکسپیر تنها مختص به قشر تحصیل کرده نیست و اگر به شیوه صحیحی به نوشتههای این نویسنده شهیر رجوع کنیم میتوانیم به سادگی با آنها ارتباط برقرار نماییم.
دیدگاه پرتیلو در مورد پیکاسو
تعداد ویدئوها: 12
در مستند ویدیویی «دیدگاه پرتیلو در مورد پیکاسو» با یکی از ارزشمندترین و مشهورترین هنرمندان دنیا آشنا خواهید شد. پابلو پیکاسو 25 اکتبر 1881 در مالاگای اسپانیا چشم به جهان گشود. وی تنها زمانی که 15 سال داشت به مادرید مهاجرت کرد که بتواند هنر بخواند. یکی از علاقهمندیهای او تماشای گاو بازی بود و هیچگاه اجرای نمایش باله مرگ ماتادور اسپانیایی را از دست نمیداد. پابلو در سال 1895 به همراه خانواده به بارسلونا تغییر مکان داد و در آنجا در آکادمی هنرهای عالی به نام لالُنخا "La Lonja" به تحصیل مشغول شد. پیکاسو زمانی که در سن 15 سالگی برای تحصیل به شهر مادرید و موزه دل پرانو آمد، به شدت تحت تاثیر یکی از نقاشیهای دیگو ولاسکوئز "Diego velazquez" به نام Las meninas قرار گرفت. این نقاشی که در سال 1656 به تصویر کشیده شد، از تاثیرگذارترین و رازآلودترین نقاشیهای پرتره قرن به شمار میرفت. جالب است بدانید پیکاسو به دلیل علاقه شدیدش به این اثر هنری، این نقاشی را 45 بار به تصویر کشید. او حدود 50 هزار آثار هنری در کارنامه خود دارد و یکی ارزندهترین هنرمندان قرن 20 لقب گرفته است. تابلوی گرنیکا یکی از معروفترین آثار او میباشد که بمباران دهکده گرنیکا در شمال این کشور توسط بمب افکنهای آلمان نازی در 26 آوریل 1937 و در خلال جنگ داخلی اسپانیا را به تصویر کشیده است. وی برخلاف دیگر آثارش که مملو از رنگ و نشاط هستند این تابلو را به رنگ سیاه و سفید کشید. این اثر زیبا و حیرت انگیز پر از رمز و راز و اسرار نهان بوده و تابلویی ضد جنگ و خواهان صلح است. او مکتب کوبیسم را به همراه ژرژ براک "Georges braque" در میان نقاشان جا انداخت و فن اختلاط رنگ بر پرده نقاشی را به دنیای بینظیر هنر معرفی کرد. پیکاسو اکثر دوران زندگی و تحصیل خود را در فرانسه گذراند. یکی از نکات عجیب در مورد پیکاسو این است که وی از نام خانوادگی پدرش در مورد خود استفاده نکرد و فامیلی مادرش را برای خود برگزید. استعداد هنری پیکاسو در موزه دل پرادو شکوفا شد. او نقاشی و آثار هنرمندان معروف آن زمان به نامهای دیگو ولاسکوئز، فرانسیسکو گویا و... را مشاهده کرد و جرقهای در او ایجاد شد و تا انتهای زندگی خود نیز از آن الهام میگرفت. او عاشق سبک دراماتیک و اکسپرسیونیستی نقاش مشهور یونانی، ال گرکو "El Greco" بود. یکی از دوستان نزدیک پیکاسو کارلوس کاساگماس بود که بعد از خودکشیاش به دلیل شکست عشقی، بر پابلو پیکاسو تاثیر بسزایی گذاشت و دورهای مهم در هنر او به نام دوران آبی شکل گرفت. شهر بارسلونا در اسپانیا به پاس هنرآفرینیهای این هنرمند ارزنده، در سال 1963 موزه پیکاسو را در این شهر افتتاح کرد. این موزه حدود 4251 اثر از این هنرمند را به نمایش گذاشته است. یکی از مکانهایی که پیکاسو در آن دورهمیهای روشن فکرانه و ادبی هنری حضور داشت، کافه چهار گربه "Els Quatre Gats" نام دارد. او در همین مکان نیز برای نخستین بار، اجرای تک نفره خود را سرود. پیکاسو، خالق مکتب کوبیسم؛ در سن 23 سالگی و در سال 1904 به پاریس شهر هنرمندان سفر کرد و در آنجا به وسیله آثار امپرسیونیست خود به شهرت رسید. اما پس از مدت کوتاهی اقامت در فرانسه با تغییر ارتباطات، جعبه رنگ او به رنگهای قرمز و صورتی تغییر پیدا کرد. به همین دلیل به این دوره، دوران صورتی پیکاسو میگویند. جالب است بدانید در سال 1936 جنگ داخلی اسپانیا شروع شد که تأثیر زیادی بر روی پیکاسو گذاشت به طوری که تأثیر آن را میتوان در تابلوی گرنیکا 1937 دید. در این پرده نقاشی بزرگ، بیعاطفگی، وحشیگری و ناامیدی حاصل از جنگ به تصویر کشیده شده است. در سال 1936 پیکاسو حدود 6 هفته برای کشیدن نقاشی گرنیکا شبانه روز وقت گذاشت. زن گریان عنوان تابلوی نقاشی رنگ روغن روی بوم اثر پابلو پیکاسو است که 26 اکتبر 1937 در فرانسه کشیده شد. این نقاشی نهاییترین و استادانهترین اثر از این سری است که در مجموعهای در موزه تیت در لندن از سال 1987 نگهداری میشود. جالب است بدانید که نقاشی زن گریان الهام گرفته از یکی از معشوقههای او به نام دورا مار "Dora Maar" بود. وی تا آخرین روزهای زندگیاش همواره در نقاشیهای خود حس وطن پرستیاش را نشان میداد. در نهایت پیکاسو، هنرمند دوست داشتنی و معروف اسپانیا در 8 آوریل 1973 چشم از جهان فروبست. شما را به تماشای مروری کوتاه بر زندگینامه این شخصیت بزرگ دعوت میکنیم.
آثار-هنری-روی-لیختنشتاین
تعداد ویدئوها: 9
در مستند «آثار هنری روی لیختنشتاین» همراه ما باشید تا با زندگینامه یکی از چهرههای مشهور هنر پاپ آرت بیشتر آشنا شوید. روی فاکس لیکتنستاین" Roy Fox Lichtenstein" در 27 اکتبر سال 1923 در منهتن نیویورک به دنیا آمد. وی یکی از برجستهترین هنرمندان پاپ آرت بود و در حالیکه پاپ آرت را گونهای از نقاشی صنعتی میدانست از تبلیغات، فرهنگ و زندگی روزمره مردمان برای کشیدن تصاویر خود بهره میبرد. تحصیلات روی در دانشگاه ایالتی اوهایو به مدت 3 سال از 1943 تا 1946 به علت حضور در جنگ جهانی متوقف شد. پس از بازگشت به اوهایو و فارغ التحصیلی به تدریس پرداخت. وی در این مدت بیشتر روی سبکهای کوبیسم و اکسپرسیونیسم کار میکرد. در سال 1958 لیکتنستاین در دانشگاه ایالتی اوسویگو "Oswego" در نیویورک تدریس را آغاز کرد و در سال 1960 به تدریس در دانشگاه راتگرز مشغول شد، این دقیقا همان زمانی بود که وی به شهرت رسید. پاپ آرت "Pop Art" یا هنر همگانی، یک جنبش در زمینه هنرهای تجسمی در دهه 1950 و 1960 میلادی بود که در انگلستان و آمریکا شکل گرفت. این جنبش به نام اکسپرسیونیسم انتزاعی نیز شناخته میشود. سبک پاپ آرت زندگی روزمره، اشیاء مصرفی و تاثیر رسانههای جمعی و سرعت رو به رشد آن را دستمایه خود قرار میدهد. اندی وارهول و روی لیختنشتاین از پیشگامان این هنر بودند که بیش از هر هنرمند دیگری آن را در آمریکا رشد و با نظریههای خود به آن شکل دادند. روی لیختنشتاین شخصیتهای کارتونی معروفی به نامهای Donald Duck و Mickey Mouse را بازنمایی میکرد. او علاقه بسیار زیادی به نوشتن و کشیدن در زمینه داستانهای مصور و آگهی تبلیغاتی داشت. گالریهای green و castle اولین مکانهایی بودند که از هنر لیختنشتان حمایت کردند. یکی دیگر از روشهای روی لیختنشتان در تولید آثار هنری، به تصویر کشیدن محتوای آگهی مجلات و روزنامههای بیمحتوا بود. وی ترجیح میداد که با مداد رنگی تصاویر را بکشد و جهت بزرگنمایی روی پروژکتور آن را ببیند. وی در بسیاری مواقع عکس و تصاویر موجود در کارهای هنرمندان را بر میداشت و با تغییراتی در آنها تصویر سازی ذهنی خود را در آن اعمال میکرد. البته این کار او صرفا کپی نبود بلکه فقط از آن ایده میگرفت. غالب کارهای هنری لیختنشتاین بر پایه تاریخ هنر بود. یکی از هنرمندانی که لیختنشتاین از وی الگو میگرفت و الهام بخش کارهای او نیز بود، پیکاسو نام داشت. او از سال 1964 از نقاشیهای پیکاسو در کارهایش استفاده میکرد. جالب است بدانید که کتابهای مصور و تولیدات انبوه کارخانهای تنها گزینههای مورد توجه لیختنشتاین نبودند، بلکه او حتی به نقاشی مجدد برخی از معروفترین تابلوهای پابلو پیکاسو و هنری ماتیس نیز میپرداخت و به خلق تصویر تازهای دست میزد. یکی از عواملی که باعث موفقیت لیختنشتاین شد، علاقه فراوان وی به هنرمندان معروف پیش از خود از جمله پیکاسو بود. همین امر سبب شد تا بتواند جایگاه خود را به درستی درک کند. او تکنیک و موضوعات کاریاش را در امتداد قرون وسطی میدید. روی همچنین در نقاشی دیواری تبحر خاصی داشت. روی لیختنشتاین با وجود محبوبیتهایی که داشت، منتقدانی نیز کارهای وی را مورد نقد قرار میدادند. او تمام منتقدان خود را با تلاش و پشتکار فراوان پشت سر گذاشت. روی در سال 1968 در گالری تیت مدرن "Tate Modern" لندن موفق شد حمایت مردم و همچنین منتقدین را دریافت کند. از جمله آثار معروف او میتوان به وام "Whaam"، نقاشی خیابان هفتم نیویورک، دختر خواب، براتاتا و ... اشاره کرد. انگلستان اثر معروف وام را به عنوان گنج ملی خریداری کرد و این امر باعث انتشار موج تازهای از داستانهای مصور در انگلستان شد. در ادامه شما را به تماشای ویدئوهای این مستند جذاب دعوت میکنیم.