در دوره ویدیویی «آینده انرژی» قصد داریم نقش انرژیهای تجدید پذیر و اهمیت آنها بر آینده زمین را شرح دهیم. مردم سرتاسر جهان در حال ایجاد جنبشهای محلی هستند تا دلایل ناپایداری اقتصادی و تأثیرات بد تغییرات اقلیمی را درک کنند. نحوه مصرف انرژی، بر هوایی که نفس میکشیم و غذایی که میخوریم تأثیر میگذارد. در حال حاضر بخش قابلتوجهی از انرژی مصرفی ما، از منابع فسیلی به دست میآید. سوخت فسیلی علت اصلی آلودگی است که اقتصاد جامعه را به خطر انداخته و برای کره زمین تهدید جدی محسوب میشود. زمین در نقطه بحرانی مصرف سوخت فسیلی قرار دارد و ادامه این روند حق زندگی بر زمین را از آیندگان خواهد گرفت. محققان معتقدند که ازلحاظ تکنیکی و اقتصادی رسیدن به زیرساخت لازم انرژی تجدید پذیر در سراسر جهان امکانپذیر است. طرحهایی وجود دارد که تا سال ۲۰۵۰ میتوان جهان را به مصرف ۱۰۰٪ انرژی تجدید پذیر رساند. میزان استفاده از انرژی تجدید پذیر در حال افزایش است، برخی از شهرها انرژی الکتریسیته مصرفی خود را فقط از منابع تجدید پذیر تأمین میکنند. گرینزبرگ ازجمله شهرهای ایالت کانزاس آمریکا است که بیش از ۹۵٪ ساختمانهای خود را در طوفان سال ۲۰۰۷ از دست داد، اما مردم آنجا توانستند با استفاده از انرژی بادی، شهر را بازسازی کنند و انرژی الکتریسیته موردنیاز ساختمانها را از منابع تجدید پذیر تولید کنند. ما موجودات ارزشمندی هستیم، وقتی با یکدیگر متحد میشویم به نتیجهی فوقالعادهای دست مییابیم که یکی از این نتایج «طرح آزادی اجتماعی» است. مبنای اصلی این طرح، آزادی انتخاب مردم در استفاده از انرژی تجدید پذیر یا سوختهای فسیلی میباشد. بررسیها نشان میدهد مصرف سوختهای فسیلی در صنایع تولید برق علت اصلی به وجود آمدن گازهای گلخانهای است. سوخت فسیلی علاوه بر ایجاد آلودگی، بسیار محدود بوده درحالیکه از خورشید بهعنوان منبع پایدار انرژی یاد میشود. با استفاده از پنلهای خورشیدی میتوان به سمت «انرژی صفر» حرکت کرد، هدف از انرژی صفر، تأمین انرژی موردنیاز ساختمان بدون تولید کربن است. پنل های خورشیدی، نور را بدون ایجاد آلودگی به الکتریسیته موردنیاز ساختمانها تبدیل میکنند. با مشاهده این دوره چشمانداز جدیدی از آینده انرژی کره زمین و تصویری از نسل جدید بشریت خواهید داشت.
در مستند «زبالهها و آینده فعالیتها در زمین» شما را با دنیای جدیدی که با زباله درست میشود آشنا خواهیم کرد. در جهان هستی هیچگونه پسماندی یافت نمیشود اما بزرگترین مشکل آن، زبالههای تولیدشده توسط انسان است که طبیعت قادر به تجزیه و جذب آنها نیست. این مسئله دلیل اصلی توجه ما به موضوع زباله و پسماند است. هر تجارتی در دنیا با تولید زباله همراه است اما قدرت بهرهبرداری درست از این طلای کثیف را ندارد. امروزه همه کشورها علاوه بر مشکل محیطزیست کماکان با مسئله اقتصاد دستوپنجه نرم میکنند. باکمی دقت در محیط اطراف، میتوانیم راهحل درستی جهت کاهش زباله پیدا کنیم. موادی که ما بهعنوان زباله میشناسیم بسیار ارزشمند و قابل بازیافتند اما مردم نمیدانند چگونه از این طلای کثیف، ایجاد شغل و تولید درآمد کنند. فرایند پردازش زباله و تبدیل آن به محصولات تازه را بازیافت گویند که سبب جلوگیری از هدر رفتن مواد سودمند، کاهش مصرف مواد خام، کاهش مصرف انرژی و آلودگی هوای ناشی از سوختن زباله میشود. با درک واژه بازیافت، میتوان به محیطزیست و بحران اقتصادی کمک شایانی کرد. امریکا یکی از کشورهای موفق درزمینه بازیافت است. مردم شهر سیاتل باکمی خلاقیت توانستند از تفکیک زباله و بازیافت آن، کسب و کارهای کوچک و پردرآمدی ایجاد کنند؛ طبق بررسیهای بهعملآمده در بیشتر کشورها فقط ۲۰% مردم در طرح بازیافت نقش مؤثری داشتند و ۸۰% دیگر نیاز به فرهنگسازی دارند. روشهای فرهنگسازی باید متقاعدکننده و قابلفهم بوده تا بتواند نتیجه مطلوبی داشته باشد. مؤثرترین راه بازیافت زبالهها، تفکیک آنها است. با تشویق مردم به تفکیک و بازیافت آن در داخل خانهها میتوان زبالهها را از سطح شهر حذف کرد. رستورانها نیز از طریق فروش پسماندهای خود به کشاورزان برای تغذیه دامها، میتوانند کمک بزرگی در پیشبرد بازیافت زباله کنند. این روش فرهنگسازی سبب کاهش چشمگیر زباله و تضمین سلامت جامعه میشود. مردم با تبدیل سطل زباله به ظرف بازیافت، گامی مؤثر بهسوی ساختن دنیایی سبز برمیدارند و آن را به دنیای بیزباله تبدیل خواهند کرد. مشاهده این دوره میتواند جرقه کوچکی در شما ایجاد کند تا با تغییر خود و دنیای پیرامونتان این بحران را به یک فرصت اقتصادی تبدیل سازید.
در دوره ویدیویی «برندون گریمشا، نجاتگر جزیره» قصد داریم در خصوص نجات طبیعت صحبت کنیم. در دنیا جزایر زیادی وجود دارد که انسان بزرگترین خطر نابودی حیات آن است. قطع درختان بهمنظور ساخت ساختمانهای مسکونی و تفریحی، زیستگاه حیوانات جزیره را نابود میکند. افراد طمعکار برای رسیدن به امیال و آرزوهای خود اقدام به خصوصیسازی جزیرهها نمودهاند که توسعه جزیرهها چیزی جزء آسیب رساندن به طبیعت را در پی نداشته است. در این دوره با سرگذشت «برندون گریمشا» و اقدامات او برای نجات جزیره «موین» آشنا خواهید شد. برندون گریمشا یک روزنامهنگار بود که به خاطر علاقهاش به نویسندگی در سن 15 سالگی مدرسه را رها و به آفریقا سفر کرد. اتفاقات هیجانانگیز بسیاری طی مدتزمان اقامت وی در موزامبیک رخ داد و درست زمانی که برندون قصد ترک آفریقا را داشت رؤیاهای جدیدی در افکار او شکل گرفت. برندون که بسیار بلندپرواز بود و اعتقاد داشت سفر همواره با کشفیات و تجربیات جدید همراه است، بهطور کاملاً اتفاقی از جزیره موین سر درآورد. دراز کشیدن زیر نخلهای بلند، تماشای صخرههای بزرگ و آسمان پرستاره جزیره، رؤیای زندگی در طبیعت بکر جزیره را برای او تداعی میکرد. برندون برای خرید جزیره به جستجوی مالک آن پرداخت، اما زمان ملاقات با مالک جزیره متوجه شد که او قصد فروش موین را ندارد. بااینوجود برندون از آرزوهای خود دست نکشید و پس از مذاکرات پیدرپی با مالک جزیره بالاخره موفق به خرید آن شد. برندون پس از خریدن موین، اقدام به بازسازی ساختمان قدیمی جزیره کرد، او در حین ساختن مسیرهای رفتوآمد جزیره متوجه حضور پرندگان شد. حضور پرندگان برندون را به فکر کاشت درختان انداخت. او با تلاشهای فراوان شروع به کاشت درختان کرد و طی مدتی که در حال انجام بازسازی جزیره بود مسیرهای جدیدی پیش روی او قرار میگرفت. برندون همیشه به قدرت انجام کارهای خوب اعتقاد داشت و توانست با چهار دهه تلاش، زندگی و حیات گونههای بسیار گیاهی و جانوری را در جزیره موین احیا سازد. همین امر سبب شده از برندون گریمشا بهعنوان نجاتگر جزیره یاد شود. جزیره او به کمک افرادی که برای آن ارزش قائل بودند در سال 2008 بهعنوان یک پارک آبی ملی به ثبت رسید. در حال حاضر جزایر بسیاری در دنیا هستند که نیاز به یک ناجی دارند، با رسیدگی به روند خصوصیسازی میتوان این بهشتهای کوچک را از نابودی نجات داد.